علتهای زیادی برای مشکلات کودکان و نوجوانان در مدرسه وجود دارد و ناتوانی یادگیری تنها یکی از آن دلایل است.
برای اینکه مشخص شود که فرزند شما در یادگیری ناتوان است، باید مورد بررسی قرار گیرد.
اولین قدم در این راه ارزیابی است. واژهی ارزیابی، به کل شیوهی جمع آوری و استفاده از اطلاعات به منظور تصمیمگیری دربارهی احتیاجات آموزشی کودک اشاره دارد.
ارزیابی شامل چه مواردی میشود؟
آزمونها قسمت مهمی از ارزشیابی را تشکیل میدهند اما مشارکت والدین در شیوه ارزیابی نیز از موارد مهم به شمار میرود. علاوه بر آزمون، این ارزیابی موارد زیر را شامل میشود:
• مشاهدات کارشناسانی که با کودک کار کردهاند
• تاریخچهی پزشکی کودک
• اطلاعات والدین و مشاهداتی دربارهی تجربیات و احتیاجات کودک در مدرسه، رفتار او درخارج از مدرسه و احساسات او راجع به مدرسه
کارشناسان مشاهداتی را در مورد کودک انجام میدهند و به منظور بازبینی موارد زیر، آزمایشهایی را به انجام میرسانند:
• عملکرد زبان و قدرت صحبتکردن
• شخصیت و الگوی رفتاری انطباقی
• پیشرفت تحصیلی
• توان و استعداد (هوش)
• سطح عملکرد کودک (انجام کارهای کلاسی)
• قدرت درک
هرگز نباید فقط یک آزمون را اساس ارزشیابی کودک قرارداد. آزمایشهای بسیاری باید انجام شود و موارد مشکلآفرین مشخص شود.
ارزیابی روانی، با استفاده از آزمون هوش فردی یا IQ انجام میگیرد. به طورکلی از رایجترین آزمونهای انفرادی، سنجش هوش استنفورد-بینه و وکسلر است. سنجش هوش استنفورد-بینه برای کودکان 2سال تا بزرگسال تنظیم شده است. در این آزمون از بخشهای شفاهی و غیرشفاهی استفاده میشود.
سنجش هوش وکسلر مخصوص کودکان پیشدبستان تا 16 سال است. این آزمون مهارتهای کلامی و غیرکلامی، توانایی استدلال، مهارتهای ادراکی و حرکتی و سرعت پردازش را اندازهگیری میکند.در زمان ارزیابی نتایج این آزمون، آزمونگر، قابلیت کلی یادگیری را درکودک درنظر میگیرد.
علاوهبر اندازهگیری هوش، آزمونگر رفتار و عملکرد عاطفی-اجتماعی کودک را نیز درنظر میگیرد.
ارزیابی تحصیلی
در این ارزیابی نقاط قوت و ضعف درسهای: فارسی، ریاضی و دیکته کودک مشخص میشود و راهکارهایی برای مداخلات تحصیلی او ارائه میدهد.
علاوه بر آزمونهای روانی –تحصیلی، اطلاعات والدین دربارۀ عملکرد کودک در مدرسه، گزارش آموزگاران، میزان علاقه کودک به مدرسه، مدت زمانی که او صرف انجام تکالیفش میکند و دیگر توضیحات درمورد رفتارهای کودک در تشخیص نوع مشکل کمک میکند.ناتوانی در یادگیری اختلال پیچیدهای است، بنابراین هر چه اطلاعات بیشتری از منابع مختلف دریافت کنیم، بهتر میتوانیم زمینههای بحرانی را بررسی کنیم.
با توجه به این نکته، کسب اطلاعات از آموزگاران نیز اولویت دارد:
آموزگار کلاس، آموزگار درسهای جانبی (موسیقی، هنر، ورزش) مراقبین ناهارخوری و حیاط بازی یا هر کسی که در محیط مدرسه با کودک درتماس است. زمانی که آزمونگران زمینههای لازم را مورد توجه قرار دادند، از آزمونهای تشخیصی زبان، خواندن، نوشتن و ریاضی استفاده میکنند. این آزمونهای دقیق به ارزشیاب کمک میکنند تا نقاط ضعف و قوت کودک را مشخصکند. و همچنین روش پردازش اطلاعات ازجانب کودک را ارزیابی میکند و مهارتهای ادراکی، حافظه، تفکر و توجه او را بررسی میکند. اطلاعاتی که از طریق نگاهکردن کودک در هنگام آزمون جمعآوری میشود، نیز به همان اندازه اهمیت دارد.
(کودک چگونه جهت انجام کاری عمل میکند؟ پردازش اطلاعات او به چه صورت است؟ چه مدت زمانی را صرف انجام کاری میکند؟ آیا با ناامیدی با هر موردی مواجه میشود؟ در برابر تشویق چگونه واکنش نشان میدهد؟)
ممکن است کودکی نمرۀ خوبی در ریاضی بگیرد اما زمانی که پاسخ سؤالی را نمیداند، مدادش را به طرفی پرتابکند. کودکی ممکن است توجه خود را بیشتر به صدای دستگاه تهویه معطوف کند تا به آزمون و هجی کردن لغات. این مشاهدات به آزمونگر نشان میدهد که عملکرد کودک درمحیط تحصیلی چگونه است.
شرححال اجتماعی کودک
منظور از شرححال اجتماعی کودک، تصویری ازخانه و موقعیت خانوادگی است تا از این طریق بتوان اطلاعاتی را که برای تشخیص مشکل ناتوانی در یادگیری به کار میآید، کسب کرد.
نمونه پرسشهایی که در پرسشنامه شرح حال اجتماعی پرسیده میشود به قرار زیر است:
• کجا زندگی میکنید؟
• شغلتان چیست؟
• چندسال به مدرسه رفتهاید؟
• وضع سلامتی شما و دیگر اعضای خانواده چگونه است؟
• مدت حاملگی؟
• آیا مشکلاتی با حاملگی و زایمان داشتهاید؟
• رابطه فرزند شما با خواهر و برادرهایش چگونه است؟
• آیا پدر و مادر در زمینه تربیتی کودک توافق دارند؟
• چه نوع شیوهی تربیتی در مورد فرزند شما موفقیتآمیز بوده است؟
• آیا به سادگی از رفتارهای کودکتان مأیوس میشوید؟
• با چنین یأسی چگونه برخورد میکنید؟
این اطلاعات تصویری را از رفتار خانواده، نشان میدهد.
شرح حال اجتماعی در صورتی مفید است که کامل باشد. گزارشی سریع و فهرست وار فاقد اطلاعات کافی و ارزشمند است و از این طریق نمیتوان ارزیابی دقیقی انجام داد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق آموزگاران کلاس و والدین و آزمونهای به عمل آمده، مشخص میکند که کودک دچار اختلال یادگیری هست یا خیر.
نتیجهی کلی
دانش آموزانی که در یادگیری، اختلال دارند، معمولا از نظر هوشی در حد متوسط یا بالاتر از متوسط هستند.
اگر بین عملکرد ذهنی و عملکرد تحصیلی آنها تفاوت معناداری وجود داشت، پس دچار اختلال یادگیری است.
همچنین این دانش آموزان از نظر اندامهای بینایی و شنوایی و حرکتی سالم هستند و محیطی بهنجار از نظر عاطفی، اقتصادی و فرهنگی دارند. اما در یک یا چند فرآیند روانشناختی پایه، که مربوط به درک یا استفاده از زبان شفاهی یا کتبی است، اختلال دارند.