ناتوانی در یادگیری خاص به این معنی است که در یک یا چند جریان روانی، اختلال وجوددارد و شامل استفاده از زبان، گفتار و نوشتار میشود. ممکن است این ناتوانی از طریق گوشدادن، فکرکردن، صحبتکردن، خواندن، نوشتن و هجیکردن یا انجام محاسبات ریاضی خود را نشان دهد.
این کودکان چه خصوصیتهایی دارند؟
مشکلات حرکتی
کودکان و نوجوانانی که با مشکل ناتوانی در یادگیری روبرو هستند، کارهایی که به مهارتهای حرکتی درشت و ظریف نیاز است، به زحمت انجام میدهند. مهارتهای حرکتی ظریف، دستها و انگشتها را به کارمیگیرد، اما مهارتهای حرکتی درشت شامل حرکت ماهیچههای بزرگتر مثل بازو و پا میشود.
بعضی از دانشآموزانی که در یادگیری ناتوان هستند، هنگام بازی با مکعب، پازل، مهره یا استفاده از قاشق و چنگال و کارد یا کپیکردن و رنگ آمیزی شکلها و اشیا دچار مشکل میشوند، دستخط آنها بد است و حرکاتی را که به هماهنگی نیازدارد، مثل فعالیتهایی که در ورزشگاه و زمینبازی انجام میشود، به سختی انجام میدهند. والدین این کودکان اغلب بیان میکنند که فرزندشان با اشیای مختلف برخورد میکند، همه چیز را میریزد و رفتاری ناشیانه دارد.
مشکلات ادراکی
کمبودهای ادراکی را میتوان به دو گروه، دیداری و شنیداری تقسیمکرد. ادراک، در واقع تفسیر اطلاعاتی است که از محیط به ما منتقل میشود. اگر این اطلاعات از طریق گوش منتقل شود، به آن ادراک شنیداری میگویند و اگر با چشمها دیدهشود، به آن ادراک دیداری گفته میشود.
بیشتر اطلاعات کسب شده مطلقا دیداری یا شنیداری نیستند، بلکه ترکیبی ازاین دو حالت هستند. این دانش آموزان، در بخشهای مختلف ادراکی با اشکال مواجه هستند. به عنوان مثال ممکن است نتوانند فرق بین حرف مشابه (ت و ث یا د و ذ) یا دو لغت با حروف یکسان (آهو و هوا) را تشخیص دهند، یا به هنگام سر و صدای زیاد صحبتهای شخص مقابل را متوجه نشوند.
کمبود توجه
براساس تخمینهای موجود تقریباً تمام دانشآموزانی که با مشکل ناتوانی در یادگیری مواجهاند، دچار اختلال کمبود توجه هستند.
اختلال کمبود توجه، در دانشآموزانی مصداق پیدا میکند که به سختی میتوانند بر روی کاری تمرکزکنند، ممکن است این گروه بیشفعال نیزباشند.
برای بیشتر دانشآموزان که در یادگیری ناتوان هستند،« توجه کردن» با عملکردشان ارتباط دارد که فرد به هنگام یادگیری به کارمیگیرد. برای مثال، این افراد برای ادامهدادن یک کار خاص، یا تصمیمگیری دربارهی اهمیت داشتن یا بیاهمیت بودن بخشهایی از یک سخنرانی یا متن، دچار مشکل میشوند. آنها نمیتوانند توجه خود را به یک کار مشخص معطوفکنند.
مشکلات حافظه
تقریباً کلیه دانش آموزانی که ناتوانی در یادگیری دارند، مشکل حافظه نیز دارند. عدهای از آنها درحافظه کوتاهمدت خود اشکال دارند.
حافظه کوتاهمدت، که از نامش پیداست، بسیار کوتاه است و فقط ۳۰ ثانیه به طول میانجامد. اگر شخص توجهی به اطلاعات دریافتی ازسوی محیط نکند، یا به طریقی به آن رسیدگی نکند، آن اطلاعات هرگز وارد حافظه کوتاهمدت او نمیشوند.
این همان اتفاقی است که در مورد دانشآموزانی که مشکل ناتوانی در یادگیری دارند، روی میدهد. اگر این دانشآموزان توجه کنند و اطلاعات وارد حافظه کوتاهمدتشان شود، دو دقیقه زمان نیاز است تا این اطلاعات به طریقی وارد حافظه بلندمدت شود.
به عنوان مثال در یک مهمانی شخصی را به شما معرفی میکنند، اما شما تلاش نمیکنید تا نام آن شخص را به خاطر بسپارید، در نتیجه وقتی هفته بعد او را ملاقات میکنید، به هیچ وجه نامش را به یاد نخواهید آورد. اما اگر به هنگام معارفه، توجه خاصی به نام او میکردید و عملیات خاصی در مورد آن انجام میدادید ( که روانشناسان به آن مرورذهنی میگویند) احتمال بیشتری وجود داشت که نام او به حافظه بلندمدت فرستاده شود و در موقع لزوم آن را به خاطر بیاورید.
واضح است که دانشآموزانی که با مشکل ناتوانی در یادگیری مواجه هستند، برای استفاده از حافظه خود محتاج کمک هستند. والدین این دانشآموزان اغلب میگویند:«او همیشه کلیدش را جا میگذارد.» یا «او فراموش میکند که کتابهایش را به خانه بیاورد.» یا بیان میکنند که کودکشان مدتی طولانی مطالعه کرد، اما هنگام امتحان، نتوانست مطالب را به خاطربیاورد.
تمام این موارد به نحوه کار حافظه ارتباط دارد.
اختلالات زبانی
دانشآموزانی که در یادگیری ناتوان هستند، اغلب هنگام دریافت، پردازش و بیان مطالب، دچار مشکل میشوند. این مشکلات ظاهرا دائمی هستند و در بزرگسالی نیز در نیمی از آنها باقی میماند.
مثالهایی که در مورد مشکلات دریافت زبان، میتوان بیان کرد؛ شامل فهمیدن صداها، کلمات و جملات بخصوصی است. بعضی از کودکان در ساختار جمله با مشکل روبرو میشوند. مشکلات دریافت، مشکلات بیان، را نیز به همراه دارد. چنانچه دانشآموز مطلبی را درکنکند، نمیتواند آن را بیانکند (دریافتی بر خروجی مقدم است.)
بعضی از این دانشآموزان، برای پیدا کردن لغت مناسب دچار مشکل میشوند و معمولاً پیرامون آن صحبت میکنند یا به توصیف آن میپردازند. بعضی دیگر ممکن است در دستور زبان با مشکل روبرو باشند. به عبارت دیگر، از ترتیب صحیح کلمات در جمله استفاده نمیکنند، یا اسم را با فعل جمله مطابقت نمیدهند. بعضی دیگر کمتر در مورد دنیایی که در آن زندگی میکنند، نظر میدهند. آنها خود به خود ابراز عقیده نمیکنند و به هنگام ضرورت نیز کمتر صحبت میکنند.
اختلالات ادراک اجتماعی
بسیاری از والدین متوجه شدهاند که فرزندشان که در یادگیری ناتوان است، به سختی با دیگران دوست میشود، بیموقع صحبت میکند و از کلمات نا به جا استفاده میکند، قبل از حرف زدن فکر نمیکند و آنچه میگوید با کودکان دیگر متفاوت است.
بعضی ارتباطات سادهی اجتماعی ممکن است برای این کودکان مصیبتبار باشد. برای مثال، ممکن است آنها در درک حالتهای صورت و زبان بدن مشکل داشتهباشند و نتوانند براساس حالت شخص، تشخیصدهند که مخاطب آنها خوشحال، غمگین یا عصبانی است. چنین مشکلی همراه با اختلالات زبانی منجر به دشوار شدن ارتباطات میشود.
اینها فقط بخشی از ویژگیهای کودکی است که مشکل ادراک اجتماعی دارد، این اختلال میتواند پیامدهای بسیار مخربی برای کودک، نوجوان و خانوادهی او داشته باشد.
اختلالات آموزشی
برای بسیاری از دانشآموزان اولین نشانهی ناتوانی در یادگیری زمانی پدیدار میشود که به مدرسه میروند. مسلما علائم مشکل ناتوانی، قبل از این زمان هم وجود داشتهاست، اما اغلب در مدرسه این مشکلات به طریق واضح آشکار میشود و قبل از آن خانواده معمولاً بیتوجهی، کم تجربگی یا دیگر مسائل را به عنوان دلایل رفتار کودک بیان میکنند.
اختلالات تحصیلی مختلفی جریان یادگیری را که شامل درک، توجه، حافظه و زبان است، دربرمیگیرد. دانشآموزانی که در یادگیری ناتوان هستند، ممکن است در تمام واحدهای درسی اشکال داشتهباشند، اما معمولاً ارزشیابی در مورد خواندن آنها بسیار مطرح میشود.
گزارشها حاکی از آن است که ۸۵ درصد از دانشآموزانی که در گروه ناتوان در یادگیری قرارگرفتهاند، در خواندن دچار اشکال میشوند.
موارد دیگری که برای کودک ناتوان در یادگیری مشکلآفرین هستند، عبارتند از: هجیکردن، خوشنویسی و زبان نوشتاری توصیفی.
دشوارترین مهارتها برای این کودکان زبان نوشتاری توصیفی است، که به معنی بیان اندیشه از طریق نوشتن است.
دانشآموزان ناتوان در یادگیری در درس ریاضیات با مشکل روبهرو میشوند اما در مقایسه با دیگر دروس تاکید کمتری بر مشکلات در ریاضی شده است.
نتیجه
موفقیت در مدرسه تنها در گرو کسب مهارتهای تحصیلی نیست.محتوای رفتار متقابل دانش آموز و معلم، به همراه رفتارهایی که دانشآموز در مدرسه از خود بروز میدهد، بازتابی از عملکرد مدرسه است. برای بسیاری از دانشآموزان که در یادگیری ناتوان هستند، مخصوصا نوجوانان، اختلالات تحصیلی، همراه با مشکلات ادراکی اجتماعی حادتر میشود.
پس هرچه در سنین پایینتر، این اختلال را درمان کنیم، بهتر و زودتر نتیجه میگیریم.